بسم الله الرحمن الرحیم.
3.محبتی از جنس سایه.
بفرما، بفرما،.. اهلا و سهلا..
آنقدر نازت را میکشند، آنقدر منتت را میکشند تا بروی و مهمان عشق آماده شده کنار جاده آنان شوی، تا افتخار کنند به خادمی زائر ارباب..
لذت میبرند وقتی پذیرایی را از دستشان میگیری و زمانی که همان جا کنار بساطشان نوش جان میکنی، فقط مانده، قالب تهی کنند.
لقمه نان را به همراه شربت گرفتم و همانجا نشستم تا نای رفته را به بدن بازگردانم. آفتاب،، عجیب خودنمایی میکرد و رقابت شدید خودرا به نمایش گذاشته بود. سایه ای بالای سرم قرار گرفت، فکر کردم ابری به رقابت با آفتاب آمده..
اما سایه ای دیگر به میدان رقابت عشق ارباب آمده بود تا آفتاب را کنار بزند.
عاشقی پرچم به دست بالای سرم ایستاده بود، تا برای زائر حسین سایه باشد،
اینجا حرف از خدمت و خادمی نیست، اینجا حرف از نهایت عشق است، نهایت دیدار منور القلوب ها، انیس النفوس هاست. اینجا هنور حَلّتْ بِفنائِک ها.. جریان دارد..
#تلنگر:
گاهی سایه ها عاشق تر از نورند. بیایید سایه باشیم برای حرارت غم های هم.
🛑کپی مطلب با لینک و نام نویسنده مجاز می باشد.

آخرین نظرات